واژهی «رهبری» (Leadership) میتواند تصاویر مختلفی را به ذهن متبادر کند؛ سوال این است که رهبر واقعی کیست چیست؟ یک رهبر سیاسی که به دنبال ایجاد شور اجتماعی برای اهداف فردی یا حزبی است، یک جستجوگر و مکتشف در جنگل که باید از امنیت مسیر برای دنبالکنندگانش مطمئن شود و راه را برای آنها هموار سازد و یا یک مدیر اجرایی که در جهت ایجاد سیاستهای لازم برای موفقیت شرکت خود و برتری یافتن بر سایر رقبا تلاش مینماید.
رهبران به خود و دیگران کمک میکنند تا کار درست را انجام دهند. آنها ابتدا مسیر را مشخص میکنند، سپس با ایجاد چشم اندازی الهام بخش چیزی جدید به وجود می آورند.
رهبری در حقیقت طرح ریزی و برنامهریزی برای تعیین و پیمودن راهی است که به موفقیت منتهی میشود؛ چه برای یک تیم باشد و چه برای یک سازمان یا شرکت. مسیری که قدم گذاشتن در آن با پویایی، شور و نشاط و الهامبخشی همراه است.
رهبر بودن یک ویژگی است که در هرکسی میتواند ظهور کند. فرقی نمیکند شما یک دستیار اداری باشید یا یک نیروی اجرایی یا یک توسعه دهندهی نرم افزار. شما توانایی این را دارید که برای اطرافیان خود الهام بخش باشید و بهاصطلاح جرقهای در سازمان خود ایجاد کنید که اطرافیانتان را در مسیر اثربخشی قرار دهد و به این صورت به سرمایهای ارزشمند برای سازمانتان تبدیل شوید.
(حتی اگر عنوان رهبری نداشته باشید هم میتوانید در سازمان، الهام بخش باشید)
ارتباط رهبری با موقعیت، عناوین، ویژگیهای شخصیتی و مدیریت
حالا بیایید از این موضوع شروع کنیم که رهبری با چه مواردی ارتباط ندارد :
رهبری با سنوات یا موقعیت یک نفر در سلسله مراتب یک شرکت هیچ ارتباطی ندارد
زمانی که درباره رهبر واقعی شرکتها صحبت میکنیم، عدهای به مدیران ارشد سازمان اشاره میکنند. دقت کنید آنها فقط مدیران ارشد هستند، نه رهبران واقعی. رهبری به طور خودکار اتفاق نمیافتد که با طی کردن یک سلسله مراتب سازمانی مشخص و با رسیدن به درجه خاص، دست یافنتی باشد. امیدوارم مدیران سازمانها به ویژگیهای شخصیتی یک رهبر واقعی دست یابند؛ اما موقعیت آنها به هیچ وجه این موضوع را تضمین نمیکند.
رهبری هیچ ارتباطی با عناوین ندارد
همانطور که در بالا اشاره شد، داشتن یک موقعیت شغلی بالارتبه دلیلی برای دستیابی خودکار به مقام رهبری نیست. واقعیت این است که شما برای مبدل شدن به یک رهبر واقعی به هیچ عنوان شغلی نیاز ندارید. به عبارت دیگر شما میتوانید بدون داشتن هیچ جایگاه برجسته یا مهمی در محل کار، محل زندگی یا خانواده خود، یک رهبر تاثیرگذار باشید.
رهبری هیچ ارتباطی با ویژگیهای شخصی ندارد
تا کلمه «رهبر» به زبان آورده میشود، اکثر مردم فکر میکنند که رهبر، فردی تحکمگرا، پرشور و شخصیتی کاریزماتیک مانند شخصیتهای تاریخی از قبیل ابراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا (President Lincoln) است. اما رهبری وابسته به صفات شخصیتی نیست و ما برای رهبری شدن به تجسس یا رفتار کاریزماتیک نیازی نداریم و کسی به طور خودکار با کاریزما به رهبر واقعی تبدیل نمیشود.
رهبری مدیریت نیست
رهبری و مدیریت مترادف نیستند. شما ۱۵ نفر را در زیر شاخه خود مدیریت میکنید؟ بسیار عالی است. امیدواریم مدیر خوبی باشید. مدیران به برنامهریزی، سازماندهی، نظارت، هماهنگی، حل بحران و انجام امور مربوط به استخدام و بسیاری موارد دیگر نیاز دارند. مدیران بیشتر وقت خود را صرف مدیریت امور میکنند، در حالی که رهبران واقعی، مردم را رهبری مینمایند.
نکتهی قابل ذکر در اینجا این است که یک رهبر میتواند مدیر هم باشد اما برای یک مدیر هیچ نیازی وجود ندارد که رهبر باشد. معمولا یک مدیر به عنوان کسی در نظر گرفته میشود که برای دستیابی به اهداف سازمانی از طریق به کارگیری افراد اقدام میکند. مهمترین هدف یک مدیر به حداکثر رساندن خروجی سازمانی از طریق عملکرد مدیریتی است. در حالی که رهبران دائما به دنبال یافتن و درک راهها و فرصتهای جدید برای تیم یا سازمان خود هستند.
تعریف صحیح رهبری چیست؟
تعریف رهبری: رهبری یک فرآیند نفوذ اجتماعی است که تلاشهای دیگران را برای دستیابی به یک خیر بزرگتر به حداکثر میرساند.
عناصر کلیدی این تعریف عبارتند از:
- رهبری از نفوذ اجتماعی حاصل میشود، نه اقتدار و قدرت. (اکثر گروههای کاری به رهبران نسبت به مدیران وفاداری بیشتری نشان میدهند. از این رو روابط میان رهبر و افراد میتواند بسیار مستحکمتر از روابط میان مدیر و افراد باشد)
- رهبری به «دیگران» نیاز دارد؛ اما این بدان معنی نیست که «دیگران» زیر دست رهبر باشند.
- رهبری هیچ ارتباطی با صفات شخصیتی، ویژگیهای رفتاری یا حتی پست و مقام ندارد؛ بلکه سبکهای بسیاری برای رهبری موثر وجود دارد.
- این تعریف شامل یک هدف خیرخواهانه و بزرگ است و هیچ نتیجهی دیگری را در بر نمیگیرد.
- رهبری در عمل یک ذهنیت است، پس منتظر پست و مقام نباشید.
- رهبری چیزی نیست که هر کسی بتواند به شما بدهد؛ شما باید خودتان آن را کسب و عملی کنید.
- انعطاف پذیری شناختی(افراد الهام بخش، یا همان رهبران، هنگام بروز مشکل، از توانایی انعطاف پذیری شناختی خود استفاده میکنند و از رویارویی با مشکلها و چالشها هراسی ندارند.)
- مسئولیت پذیری
- کمک به دیگران